چه کسی منافقین را فرزند خود خواند؟
اردیبهشت ماه ۶۰ همچنان با افزایش بمب گذاریها و درگیریهای خیابانی، تشنج اجتماعی و سیاسی در کشور رو به گسترش بود و نقش سازمان مجاهدین خلق در تنش آفرینی و آشوبگری آشکارتر میگردید. در هفتم اردیبهشت،
اردیبهشت ماه ۶۰ همچنان با افزایش بمب گذاریها و درگیریهای خیابانی، تشنج اجتماعی و سیاسی در کشور رو به گسترش بود و نقش سازمان مجاهدین خلق در تنش آفرینی و آشوبگری آشکارتر میگردید. در هفتم اردیبهشت، هواداران سازمان در ادامه سلسله درگیریها در سایر شهرستانها، به بهانه برگزاری راهپیمایی، درگیری خیابانی گستردهای در تهران پدید آوردند که به کشته شدن سه نفر و مجروح شدن دهها نفر انجامید.
«به هر دو شما، سازمان مجاهدین خلق و به گروهها و نهادهایی که عنوان مکتبی اختیار کردهاید، فرزند می گویم و هر دو را برادر همدیگر می دانم»
بازرگان در ادامه مجاهدین خلق را فرزندان نهضت آزادی خوانده خطاب به آنان نوشت:
«مجاهدین خلق، شما فرزندان نهضت آزادی هستید، در سال ۱۳۴۳ که در زندان بودیم به دنیا آمدید و راه خود را پیش گرفتید، بدون آن که از خانه فرار کرده یا اخراج شده باشید.»
بازرگان با نیروهای پیرو خط امام و مکتبی نیز همین گونه سخن گفته بود:
«شما مکتبیها نیز با همه تندی و تلخی و بد خلقی که دارید از ما هستید ... افکار و اعتقادات اسلامی، اجتماعی، سیاسی همهتان، مستقیماً یا با واسطه از تفسیرها، تعلیمات، کتابها و سخنرانیهای امثال طالقانی، شریعتیها (پدر و پسر)، مطهری، دکتر سحابی و من درست شده است که همگی رسماً یا فکراً نهضتی بودیم. عقد ارادت و اخوتتان با روحانیت و با امام امت را ما بستیم.»
تعبیرات و تمهیدات مهندس بازرگان بدین جهت بود که اعلام نماید همانگونه که به لحاظ عاطفی، احساس و نگاه یکسانی به هر دو جریان دارد، هر دو را در عمل سیاسی نیز همانند میداند. هم مجاهدین خلق و هم جوانان طرفدار نظام، نیروهایی صادقاند که راهی غلط میپیمایند و به همین خاطر از آنها میخواهد که دست از دشمنی با یکدیگر بردارند؛ چرا که آن قدر مشترکات برادرانه دارند که باید همدیگر را در آغوش بگیرند! سپس بازرگان با قلمی کنایه آمیز و ذکر نکات منفی و مثبت، مشترکات فرزندان مجاهد و مکتبی، خود را بر میشمرد. از جمله خطاب به مکتبیها مینویسد:
«اگر مجاهدین خلق التقاطی هستند، و معتقدات اسلامی و انقلابی خود را اصرار دارند بر مبنای اصول مارکسیسم بنا نمایند و درخت ایدئولوژی آنها ریشه مارکسیستی دارد، درخت ایدئولوژی شما هم میوههای مارکسیستی دارد، زیرا که اهل قهر و انتقام و انهدام هستید که به هیچ وجه با روح اسلام دمساز نیست و عناد خاص با سود و مدیریت خصوصی داشته اگر دستتان برسد هر چه سرمایه و مالکیت و معامله است از بین برده، کشور را یکسره ملی، یعنی دولتی میکنید.»
وی در این مقاله که مبتنی بر پذیرش و مفروض دانستن ادبیات رایج سازمان درباره نیروهای پیرو خط امام نگاشته شده بود، انقلابیگری به مثابه هدف، تأیید رهبری امام، التقاطی بودن، انحصارگرایی، ایراد تهمت و تعرض و مخالفت با آمریکا را از نمونههای مشترکات برادرانه بر شمرده و با بهره گیری از ایهام و ابهام، طرفین را در وضعیت تنش و درگیری موجود آن زمان تقریباً به یکسان مقصر جلوه میداد.
آشکار بود که توصیف و تحلیل مهندس بازرگان با واقعیات فاصله زیاد داشت و پیش از آن که حاوی نکته بدیع و راه گشایی باشد، صرفاً نمایانگر ژست بی طرفانه و میانجی گرانه فردی محسوب میشد که خود و همفکران و گروه تحت سرپرستیاش در درگیریهای آن زمان، به عنوان مؤتلف بنی صدر، یک پای اصلی مشکلات و تنشها محسوب میشدند. اما این مواضع ظاهراً میانه مهندس بازرگان، در شرایطی که مقدمات شورش مسلحانه سازمان در حال بروز و ظهور بود و علائم آن به چشم میخورد، یک انگیزه اصلی دیگر را هم در بر داشت. [۱]
بازرگان در بخش دیگری از سرمقاله خود با تعریف از مجاهدین مینویسد:
یکدیگر را گروهک نخوانید. مجاهدین عده قلیل نیستند و نفوذ عجیب در دختر و پسرهای دانشآموز و دانشجو و در مدارس دارند. مکتبیها نیز هم فراواناند هم فداکار، متشکل و مجهز و ستون فقرات انقلاب. منحرف هستید اما نه منافقید، نه مرتجع و نه مزدور اجانب. اصلا این چه حرفی است که هر کس با ما اختلاف داشت بجای آنکه بگوییم در اشتباه یا خطاکار است، بگوییم مزدور دشمنان است.
پینوشتها:
۱- http://gozarestan.ir/show.php?id=۱۳۲۳
۲- http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=۸۹۱۰۰۱۱۰۵۸
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}